خبرنگاران، طلایه داران جبهه آگاهی و چشم بینا و زبان گویای مردم هستند؛ اگر زحمات شما خبرنگارها نبود، این لحظهها هرگز ماندگار نمیشد؛ خبرنگاران از زندگی خود میزنند و سختترین شرایط را فقط به عشق انسانها و نشان دادن درد آنها تحمل میکنند؛ خبرنگاران تجسم امانت، مسئولیت، تعهد، دلسوزی و وظیفه اند و … اینها […]
خبرنگاران، طلایه داران جبهه آگاهی و چشم بینا و زبان گویای مردم هستند؛ اگر زحمات شما خبرنگارها نبود، این لحظهها هرگز ماندگار نمیشد؛ خبرنگاران از زندگی خود میزنند و سختترین شرایط را فقط به عشق انسانها و نشان دادن درد آنها تحمل میکنند؛ خبرنگاران تجسم امانت، مسئولیت، تعهد، دلسوزی و وظیفه اند و … اینها تنها بخشی از جملات زیبایی هستند که فقط یک روز (17 مرداد)، آن هم در متن لوح های اهدایی به خبرنگاران دوام دارند و از 18 مرداد، همان خبرنگاران به دلیل گزارشدهی از حقایق، افشاگری فساد، و نقد عملکرد برخی تشکل ها و مجموعه های خصوصی و دولتی، به سفارش و تطمیع برخی ها با تهدید و توهین و حتی بی آبرویی مواجه می شوند و هدف از این بی حرمتی ها، ساکت کردن خبرنگار و تداوم دستاوردهای خلافی است که از ناآگاهی مردم کسب می شود.
در این وضعیت، بسیاری از خبرنگاران در همان تهدید اول، عطای این حرفه خطیر را به لقایش می بخشند و خبرنگاران متعهد هم در فضایی پر از استرس و اضطراب، گاه دچار سانسور و تغییر محتوایی گزارشهای خود می شوند
و در این میان، خبرنگاران شهرستان خوی به دلیل محدودیت جغرافیایی حوزه فعالیت شان، کمتر با تهدیدات فیزیکی مواجه هستند و آزار و اذیت آنها بیشتر در فضای مجازی و تهدیدهای آنلاین بوده و در آن فضای بی در و پیکر، گاهاً مورد فحاشی های رکیک، بی آبرویی و تخریب اعتبار مواجه می شوند و در اثر این تخریب ها، عده ای شهروند ساده لوح، تحریک شده و با بازنشر مطالب کذب و دور از ادب و احترام به ایجاد ناامنی و رعب و وحشت در جامعه دامن می زنند.
اکنون نه خبرنگاری از ترس آبروی خود، توان حمایت از همکار خبرنگار خود دارد و نه دستگاه و مسئولی، پیگیر موضوع است!
البته در بطن جامعه، خبرنگاران به عنوان ستون فقرات دموکراسی و آگاهی بخشی، مورد حمایت عموم مردم بوده و قانون هم ، دولتها و نهادها را ملزم به احترام به حقوق خبرنگاران کرده است؛ اما سخن اینجاست که حفظ امنیت این قشر مظلوم نه تنها وظیفه دولتها و نهادهای امنیتی و قضایی است، بلکه همه مردم و جامعه مدنی به خاطر حمایت از آزادی بیان و دسترسی به اطلاعات صحیح و بیطرفانه، وظیفه دارند در چنین مواقعی از حقوق خبرنگاران خود دفاع کرده و به بی حرمتی هایی که در حق آنها روا می شود، پاسخ دهند.
در شهر ما، تا کوچک ترین نقدی صورت می گیرد؛ تا از عملکرد دستگاهی، کوچک ترین سوالی می شود؛ تا تصویری از روند غیر اصولی یک پروژه منتشر می شود؛ تا از یک حرکتی که مزاحمت عمومی ایجاد کرده، انتقاد می شود؛ عده ای نان به نرخ روزخور معلوم الحال به سفارش اربابان خود وارد گود شده و هر چه لایق خودشان است، نثار خبرنگار می کنند تا دیگر کسی جرات چنین انتقادهایی را نداشته باشد! و متاسفانه در این بلبشویی، نه فقط خبرنگاران که تمام اقشار جامعه از روحانیون معزز، رزمندگان و خانواده های معظم شهدا گرفته تا خیرین و مردم عادی و … هم مورد آماج انواع دروغ، تهمت، بی آبرویی و لجن پراکنی های مشمئز کننده قرار می گیرند؛ بدون آن که حداقل آهی از دل مسئولی برآید!
اگر اعتقاد داریم بدون حضور خبرنگاران و اطلاع رسانی صریح و شفاف آنها، عدالت اجتماعی دست یافتنی و محقق شدنی نیست؛ سکوت هم در این وضعیت به صلاح نیست؛ آن هم سکوت در مقابل کسانی که برای منفعت حامیان خود، به راحتی با افکار مردم بازی کرده و در بزنگاه، به اهداف نامیمون خود دست می یابند و در این میان، سکوت مردم و به خصوص مسئولان است که چنین افرادی را در ایجاد چنین فضاهای متشنجی جری تر می کند. شایسته یادآوری است که در مواقعی نیز شاهد بودیم که هرگاه نقدی بر عملکرد برخی مسئولین و عدم تحقق وعده هایشان منتشر میشود متاسفانه شاهد فرافکنی و مقصر دانستن دیگر مسئولین و حتی اصحاب رسانه هستیم تا جایی که هرگونه گره خوردن در امورات را ناشی از بی کفایتی، ناکارآمدی و عدم پیگیری دیگران ازجمله دولت، استاندار، فرماندار و حتی اصحاب رسانه اعلام میکنند، مدیرانی که همه را بجز خود مقصر میدانند اما در مواجهه با انتقادات رسانه ای دست به اتهام زنی برعلیه رسانه ها میزنند و این نیز نوعی بداخلاقی در مواجهه با رسانه ها محسوب میشود.( همانند آنچه که در جلسه تیرماه نماینده محترم و اعضای شورای اسلامی شهر خوی اتفاق افتاد و نماینده محترم در پاسخ به چرایی عدم اتمام ورزشگاه 5 هزار نفری به ناکارآمدی ( بی کفایتی ) دولت، استاندار و دستگاههای مربوطه ازجمله وزارت ورزش و جوانان و همچنین عدم پیگیری مطالبه گران از استاندار و مقامات اجرایی اشاره نمودند!)
ناگفته پیداست که حنای این ترفندها برای خبرنگاران متعهد شهرستان خوی دیگر رنگی ندارد و آنها به نیکی می دانند که چون آگاه ترند، مسئول ترند؛ مسئول در قبال ملت و کشور، مسئول در قبال باورها و اعتقادات مردم، مسئول در قبال منافع ملی، مسئول در قبال تجاوز فکری و نفوذ اندیشه های پلید، مسئول در قبال اخلاق، مسئول در قبال کژاندیشی و کژ رفتاریها و این مسئولیت و مسئولیتها با هیچ تهدید و توهینی محدود نمی شود؛ و حتی اگر سایه ناامنی را در بالای سر خود احساس کنند، باز به جایگاهی می اندیشند که در آن جز رضایت حضرت دوست نمیبینند.
اما مسئولان چطور؟!