به قلم اسماعیل لطفی سالهای اخیر مباحث مختلفی در خصوص پروژه های عمرانی و توسعه شهری خوی مطرح شده و با توجه به دغدغه شهروندان، نظرات متعددی رو شاهد هستیم و قطعا همه این نظرات برگرفته از تلاش مردم ، کارشناسان و متخصصین برای همراهی با مدیریت شهری و توسعه شهرمون هست. یکی از مهمترین […]
به قلم اسماعیل لطفی
سالهای اخیر مباحث مختلفی در خصوص پروژه های عمرانی و توسعه شهری خوی مطرح شده و با توجه به دغدغه شهروندان، نظرات متعددی رو شاهد هستیم و قطعا همه این نظرات برگرفته از تلاش مردم ، کارشناسان و متخصصین برای همراهی با مدیریت شهری و توسعه شهرمون هست. یکی از مهمترین موضوعات شهر خوی امروز پیاده راه سازی هسته مرکزی هستش و البته که این موضوع سالهاست داره طرح می شه و باید بگم شاید مهمترین نیاز شهری خوی. دلایل مختلفی رو می شه بیان کرد، برخی از این دلایل رو عرض میکنم ولی طبیعتا این مباحث نگاه شخصی داره بنظرم تو بسیاری از این موارد شاید باهم هم سخن و همدل باشیم یا با شکل های گفتاری متفاوت نکته نظرات دیگری هم مطرح بشه. بهر حال مجموعه مدیریت شهری یکی از پروژه های تحول ساز عمرانی با کار کرد فرهنگی و گردشگری رو شروع کردن و سعی میکنم خیلی خلاصه وار ذهنیتم رو عرض کنم و دوستان قطعا می تونن مقالات علمی مختلف در خصوص پیاده راه و لزوم ایجادش رو در شهرهای تاریخی رو در فضای نت مطالعه کنن.
هسته مرکزی خوی و چرا پیاده راه سازی؟
” تغییر کاربری هسته مرکزی از ماشین گرایی به انسان محوری”،
اولین نکته و مهمترین نکته ای که باید عرض کنم ” تغییر کاربری هسته مرکزی از نگاه ماشینی به انسان محوریه”، ساختارشهرها و مدیریتهای شهری تا چند قرن قبل بر پایه یک نوع تعریفی از انسان محوری اولیه بدون ساختارخاص این مبحث بود بعد از قرن 19 تو دنیا این رویه عوض شد ، بهرحال دولتها و ملتها به این نکته رسیدن که ساختارشهری و هرآنچه که در یک اجتماع ضرورت داره، باید برای انسان و ایجاد شهری آرام برای زندگی مناسبش باشه، تعریف ماشین گرایی به هر شکلی با انسان محوری در شکل گیری شهر تفاوت خیلی زیاده داره، پس تغییر کاربری در فضای کل شهر به نگاه انسان محوری ضروریه و این همون قدم برداشتن واسه ایجاد شهر آرام، دلنشین و جذاب برای زندگی کردن هستش، تا دیروز شهرداریها خدمات مختلفی برای فیزیک شهر انجام می دادن اما تعریف امروز دنیا از شهرداریها نه فقط این بلکه توجه به مبانی روحی و روانی فردی و خانواده هاست برای زندگی مناسب وشهرنشینی به معنای واقعی. پس پیاده راه سازی هسته مرکزی قدم بزرگی برای ایجاد تحول در مفهوم هسته مرکزی به حساب می آد و این تحول یعنی از ماشین گرایی به انسان محوری رسیدن.
” احیاء و تقویت هویت شهری”
خیلی خلاصه عرض کنم ویژگیهای شهری در هر گوشه از کشور و جهان، خودش تعریف خوبی از اقدامات و برنامه ریزیهای لازم برای آینده شهر رو ارائه می کنه، برخی از شهرها، صنعتی هستن، برخی شهرها فانتزی و بدون هویت خاص، برخی از شهرها فرهنگی و تاریخی هستن و نگاه صنعتی وجود نداره، برخی از شهرها ترکیبی از وجهه صنتعی و تاریخی هستن و نمونه های مختلفی برای هر کدوم از این اسلوبها وجود داره چه تو کشورمون چه توی دنیا، وقتی به گذشته و امروز نگاه میکنیم تجارت و فرهنگ و تاریخ همیشه همراه هم دو پر شهر خوی واسه توسعه بودن، تجارت از جاده ابریشم تا مرز رازی و فرهنگ و تاریخ چند هزار سال پیش تا امروز ، پس ما با شهری مواجهیم که دو هویت در هم پیچیده داره؛ ” تجاری و فرهنگی”، امروز هسته مرکزی خوی دقیقا بازنمود همین دو وجهه هستش، بازارهای خرد و کلان، مراکز تجاری و اقتصادی، بانکها و عناصر و مجموعه های خدماتی و اقتصادی، دفاتر اسناد رسمی و مطب پزشکان و … بیشتر تو هسته مرکزی متمرکز شده و از طرف دیگه، بیشترین تعداد آثار تاریخی و فرهنگی و هویتی شهرمون هم تو همین هسته هست، دو لایه مختلف میکس شده و به قول معروف در هم تنیده شده،
بیشترین تعداد آثار و ابنیه تاریخی مثل مساجد، کاروانسراها، بازار سنتی و تیمچه ها و راسته هاش، خانه های قدیمی ثبت شده و نشده متعدد در معابر مختلف هسته مرکزی، عناصر میراث فرهنگی، مبانی و اسلوب معماری عمومی و اختصاصی خوی و … دقیقا در سطح شهر قدیم خوی هم واقع شده یعنی همین هسته مرکزی. پیاده راه سازی این تلفیق در هم تنیده رو لایه سازی می کنه، عناصر تجاری اقتصادی رو از عناصر تاریخی و فرهنگی بدون هرگونه جابجایی جدا می کنه، شکل میده و برخی از عناصر زاید رو حذف میکنه تا قدم برداریم برای احیای شهر قدیم خوی و هویت شهری رو تقویت کنیم و براحتی یک مسافر در گردشی یکی دو ساعته هم لایه تجاری شهر رو ببینه هم لایه فرهنگی تاریخی رو.
” شکل گیری موزه شهر خوی و توسعه گردشگری”
همین تو ادامه بحث قبلی ، وقتی لایه تاریخی و فرهنگی شهر بیشتر نمایان شد به خاطر وجود ابنیه و آثار تاریخی در هسته مرکزی از سلسه های مختلف، در واقع قدم مهمی میشه برای ایجاد یک لایه ارزشمند به شکل و نام “موزه-شهر خوی” که یه مسافر یا یه شهروند براحتی میتونه با قدم زدن تو هسته مرکزی آثار تاریخی خوی رو با یه جلوه متفاوت ببینه و در واقع انگار در محدوده داخل یه موزه ابنیه تاریخی به وسعت هسته مرکزی قدم بر میداره و میشه یه ظرفیت برای جذب توریست و حتی تغییر کاربری سفرهای درون شهری همشهریای عزیز، یعنی از حضور و سفر درون شهری غیر هدفمند به چهارراه مرکزی تبدیل میشه به سفر هدفمند برای تامین نیازهای اقتصادی و خانواده و تماشای آثاری که سالهای سال پشت چهره پر از دود و آلودگی صوتی و فضای آشفته ظاهری هسته مرکزی گم شدن، پس پیاده راه سازی کمک بزرگیه برای ایجاد موزه شهر خوی. از طرف دیگه خب طبیعتا وقتی سفرهای درون شهری و حضور توریست در هسته مرکزی هدفمند بشه موضوع خرید و فروش و تجارت خرد و کلان در هسته مرکزی هم خیلی رشد پیدا می کنه و اساسا رونق تجاری هم از اثرات خیلی ارزشمند پیاده راه سازی خواهد بود
” جداره سازی براساس معماری نوستالژیک و اصیل ایرانی و اسلوب معماری خوی”
معماری پایه و اساس دنیای قدیمه و حاصل اندیشه زیباشناختی انسان و تلفیق هنر با محل زیست انسان، امروز توجه بخش عمده گردشگران نه به تجارت در کشورهای مختلف هست نه به اسلوبهای فانتزی و تفریح های مدرن ایجاد شده، بلکه معماری و تاریخ هر کشور زمینه ای شده واسه جذب توریست، از بزرگترین ظرفیتها و ویژگیهای خوی، وجود جاده ابریشم در گذشته و مرز رازی امروز هستش، زیرساختهای پذیرش مسافر داره توسعه پیدا می کنه تو شهر و تعدد ابنیه تاریخی باقیمانده از سلسله های مختلف در هسته مرکزی در واقع بازخوانی معماری اصیل ایرانی و برخی از ویژگیهای معماری و خانه سازی قدیمی و پر از اصالت خوی هستش، به قول معروف فضا برای توریست خارجی تامین میشه و با پیاده راه سازی، جداره سازی و ایجاد جذابیتهای بصری مناسب در هسته مرکزی، به واقع خوراک توریست خارجی هم تامینه، باید تبلیغ کرد و پذیرش.
بهرحال، جداره سازی بر مبنای معماری سنتی ایرانی و بومی ویژه آذربایجان که تحصیل کرده های این حوزه می تونن بیشتر تشریح کنند این مبحث رو، می تونه کمک کنه زیبایی بصری بسیاری به هسته مرکزی افزوده بشه، حذف آهن به عنوان نماد سردی و بی روحی و استفاده از درب و پنجره های چوبی با طراحی ایرانی بصورت هم خانواده و شناخته شده، ایجاد جذابیتهای بصری معماری با بافت و گره های آجری و رنگبندی قابل ایجاد در سراسر مسیر با هارمونی مناسب نسبت به کف سازی خیابان، ایجاد فضای نوستالژیک و دلنشین از نماها، سردربها، پنجره ها، در کنار فضای نورپردازی و درخت و حذف عناصر زاید موجود، ضمن برطرف شدن آشفتگی هسته مرکزی، آرام بخشی روحی ناخودآگاهی برای همشهریان رو هم خواهد داشت. معماری ایرانی بر اساس اسلوب هنری، خطوط منحنی و روان طاق ها و جداره ها همون جوری که در شعر و ادبیات کلاسیک نمادهای مختلفی برای انسان هستند در کنار طرح و نقش پیاده راه هم می تونه زمینه ای باشه واسه آرامش درونی انسان و احیای روح واقعی شهری، به قول دوستان معمار و مهندسین شهرسازی که می گن “شهر موجودی زنده است” پس باید برای این موجود زنده لباس مناسب، نقش و نگار مناسب، فضای مفرح و دلگشادگی و زمینه رشد مناسب رو هم فراهم کرد تا به زیبایی و طروات برسه و طراوت شهری یعنی همون ایجاد انگیزه بیشتر برای دلبستگی به شهر و زندگی با عشق و علاقه. رنگ و نشاط و نور و درخت و چوب و .. گرمای زندگی اجتماعی میشه در مقابل سردی آهن و بی ذوقی و آشفتگی فضای فعلی هسته مرکزی و باید بگم هر همشهری عزیز و هر توریست و مسافری در لابلای مشکلات و علایق خود می شه عکاس زیبایی شهر چه در هر گوشه کشور و چه شهرهای مختلف کشورهای دور و نزدیک، یعنی طراوت شهری میشه زمینه تبلیغ برا هویت شهری.
” احیای میدان اصلی شهر”
همه علاقمندان می دونن امروز شهرهای مهم دنیا دارای میدان، نماد و یا فضای ویژه ای هستن که این فضا یا نماد و میدان تبدیل شده به نشانه ای جهت شناخت شهر و حتی کشورشون( برج کج ایتالیا، برج ایفل، برج میدان مارکار یزد، و …) هنوز خیلی از پدربزرگای ما وقتی از گذشته حرف می زنند و تاریخی شفاهی رو نقل می کنن از این محل و میدان میدان مرکزی شهر صحبت می کنن و حتی برخی از بناهای موجود فعلی در دو سوی میدان مهمترین محل برای میتینگهای سیاسی و اجتماعی و محل رویدادهای مهم شهر بودن، در واقع خیلی از اتفاقات مهم شهر تو هسته مرکزی بوده و ” چارراه مرکزی” توصیفیه برا این بخش، وقتی چارراه مرکزی گفته میشه یعنی همه درک مشترکی از این توصیف و بخش دارن و یکی از کارکردهای خوب و مهم پیاده راه سازی و ساماندهی هسته مرکزی در واقع همون احیای ماهیت اصلی میدان هستش بعنوان میدان اصلی و می تونه بخش عمده تجمعات فرهنگی و سیاسی، اجتماعی، مذهبی، اتفاقات و رویدادهای نمایشی و تئاتر، ورکشاپ های هنری و نمایشگاهی تو این مرکز برقرار و برگزار بشه، پیاده راه سازی در کنار خیلی از ویژگیهای خودش می تونه کمک کنه ماهیت اصلی این میدان احیاء شده و تبدیل بشه به تصویری مناسب و خیلی ارزشمند برا معرفی خوی، مثل میدان اصلی رشت، میدان نقش جهان اصفهان، یا با نگاهی متفاوت تر میدان ساعت تبریز ، میدان آزادی تهران و …
“ایجاد زیست شبانه شهری”
اینکه یه شهر در ساعات شبانه روز احساس زنده بودن و طراوت زندگی بده خیلی مهمه، بعضی شهرها به خاطر ویژگیهاشون، شبا زنده و پویا هستن و روزها بیشتر چهره ای متفاوت از چهره شب دارن، مثل بندرعباس و قشم و… به دلیل گرما ساعات زندگی شبانه روز در خارج از خانه، متفاوت تر از بخش های دیگه کشور هستش، بعضی شهرها، شبها به طور خیلی ملموسی تعطیل می شن و شهروندان باید حضور خودشون رو برای ساعاتی از روز و یا شب در بیرون از خانه تنظیم کنن، ساماندهی هسته مرکزی شهر می تونه چند وجهه دیگر رو به این بخش اضافه کنه، چهره فرهنگی و اجتماعی و هنری با اجرای برنامه های هنری و نمایشی، کتابخوانی های دور همی و دسته جمعی، نمایشگاه های موقت و خیابانی، فعالیت خرده فروشنده های اقتصادی، و حضور خانواده ها در این بخش می تونه موجب رضایتمندی بیشتر از زندگی در شهر بشه، فعالیت فروشگاه های این هسته رو رونق بده، و به قول قدیمیا “چراغ هسته مرکزی روشن بمونه” و زندگی روز مردم در شب هم ادامه داشته باشه، این نکته خیلی مهمی هستش و خیلی از خانواده های همشهریا امروز یکی از دغدغه هاشون همین زیست شبانه س که طبیعتا در شهرهای تاریخ و فرهنگی مثل شیراز، یزد، اصفهان، رشت، مشهد، تهران و .. اتفاق افتاده و دیر یا زود خوی هم باید به این زیست شبانه پرداخت کنه و پیاده راه سازی هسته مرکزی قدم مهمی برای ایجاد زمینه این مبحثه. یک شهر زنده در تمام 24 ساعت شبانه روز باید زنده باشه و نفس بکشه و شب چراغش روشن باشه برای هر شهروند و مسافری.
” ارتقای فعالیتهای اقتصادی هسته مرکزی”
مولفه های مختلفی رو می شه به این بحث اضافه کرد و مطنم که متخصصین معماری و شهرسازی و علاقمندان به حوزه شهرنشینی میتونن آیتمهای جدیدی رو اضافه کنن و خواستم صرفا چند نمونه ای رو مثال بزنم که ساماندهی هسته مرکزی شهر صرفا برداشت آسفالت و سنگ فرش نمودن نیست، کارکردهای مهم و مختلفی داره که می تونه تحول ایجاد کنه برای شهر، کارکرد و کاربرد هسته مرکزی رو به ساختار گردشگری و رفاهی در کنار فعالیتهای تجاری تبدیل کنه، تجارت، بخشی از تاریخ خوی هستش و وجود کاروانسراها و بازار بزرگ سنتی با راسته های تخصصی و امکانات اقامتی و ضرب سکه و .. در گذشته همه نشون میده چقدر فعالیتهای تجاری در خوی رواج داشته و در اوج بوده حتی در منطقه، امروز باید زمینه های لازم برای سرمایه گذاری بیشتر و رونق بخشیدن به فعالیتهای اقتصادی فراهم بشه و فعالیتهای اقتصادی خرد در این وسط باید رونق بیشتری پیدا کنن، بنظرم پیاده راه سازی یکی از زمینه های این ارتقای مالی واقتصادی خواهد بود، حضور گسترده تر شهروندان و مسافرین در این هسته، افزایش سفرهای درون شهری ساعتی و روزانه از شهرها و روستاهای اطراف ، تعریف و سرمایه گذاریهای کوچک و ایجاد شغلهای جدید متناسب با فضای پیاده راه بویژه در شب و خیلی از مولفه های متنوع دیگه زمینه ساز رونق گرفتن بیشتر فعالیتهای اقتصادی این هسته خواهد بود.
” سایر مزایای (تیتروار) پیاده راه سازی و ساماندهی هسته مرکزی”
یه سری مزایا و امتیازها و تحولات رو میشه برای این پروژه عمرانی فرهنگی و گردشگری با نسبت کم و زیاد در تاثیرگذاری این تحولات مرور کرد،
بطور مثال: باعث احیا و تقویت هویت تاریخی شهر بشه، شهر قدیم خوی رو بازنمایی کنه، فضای خیلی نوستالژیک برای پیرمردان و پیرزنان و همشهریان کهنسال ایجاد کنه که توجه ویژه ای باشه براشون و احساس تعلق به شهر دوباره در وجودشون بیشتر از قبل تقویت بشه، احساس سرزندگی بیشتر کنن، برای همشهریان و متولدین خویی مقیم خارج از خوی و یا خارج از کشور زمینه خیلی خوبی برای بازگشت و بازدید مجدد از شهرمون میشه، برای رونق سرمایه گذاری زمینه ساز می شه حتی سرمایه گذاریهای خرد، باعث کاهش خروج سرمایه در گردش بازار و خرید و فروش به خارج از شهر می شه، شهروندان برای تفریح های خود به شهرهای اطراف کمتر مراجعه می کنن، جذب مسافر از شهرهای اطراف می شه برای حضور و بازدید از هسته مرکزی، فضای شهری جدیدی برای خانواده های ایجاد میشه، امکان نصب و معرفی شخصیتهای مختلف و برجسته تاریخی خوی در این محدوده فراهم می شه حتی با نسصب سردیسها و …، آثار تاریخی خوی در این محدوده به نوعی احیا می شن، به هم متصل می شن و خط سیر گردشگری بهتری برای آثار ایجاد می شه و ترسیم خط گردشگری یعنی پویایی گردشگری ویژه ای اتفاق میافته. امیدوارم دوستان دیگر هم به این مقوله پرداخت کنن و کمک باشه برای مسیر توسعه شهرمون.